آناستازیا فدیک و دیوید مک آدامز دو تن از اساتید دانشگاه های آمریکا ،برای تحلیل و تفسیر جنگ اکراین از،مفهومی کلیدی بنام «استقرا به عقب» و خروجی و نتیجه آن(به اصطلاح درخت بازی) بهره برداری کرده اند‌،که‌ علی رغم ظرافت و قدرت خوب تفسیری و تحلیلی میتواند ،برای تحلیل در خصوص موارد دیگری نیز نافع باشد.

نگارنده در این زمینه ،به پرونده هسته ای،ایران از مسیر این مفهوم کلیدی ،نگاهی مبتنی بر روندها ،رویدادها و آیندها می اندازد که میتواند در تشخیص مسیر همگام با پویش پرونده در دستگاه دیپلماسی ،نقشه راهی را در اختیارمان قرار دهد.

«ولید فارس» یکی از ایران ستیز ترین‌ مشاورین دونالد ترامپ ،رئیس،جمهور رژیم تروریستی ایالات متحده ،علی رغم اتهاماتی که به ناروا نسبت به کشورمان وارد مینماید.(چون اقدامات ایران در واکنش به اقدامات خصمانه ائیست،که کاخ سفید تا کنون در برابر ج.ا.ا انجام داده و استمرار دارد) ،اما معتقد است در طی ۴۱ سال مطالعه ایی،که وی بر روی کشور ما انجام داده،معتقد است ،که جمهوری اسلامی ایران در این مسیر پر تنش برابر ایران ،برنده شده است.(البته این شخص مزدور نیز مثل مایکل روبین محقق آمریکایی،در یک اقدام توهین آمیز کشور ایران را رژیم ایران خطاب مینماید.)

این نگاه فقط محدود به ولید فارس نیست‌.

معتقدین به رویکرد سازش با ایران ،در آمریکا نیز به چنین معادله ای،رسیده اند و می گویند دیگر نمیتوان با زبان تحکم و خشونت با ایران سخن گفت ،چون جمهوری اسلامی ایران تمامی مولفه های قدرت را در اختیار دارد.و‌ باید با ایران در قامت دو دولت برابر ،تعامل نمود و در موقع لزوم بر مبنای رویکرد بازدارندگی ،یا تحدید نفوذ برخورد نمود.
چنین روندی امروز در دستگاه دیپلماسی ایالات متحده در برابر ایران وجود دارد.
دیپلماسی دو وجهین،براندازی و بازدارندگی.

و قریب به ۴۴ سال کشورمان پرونده هسته ائیش،را در کرویدور شورای حکام و سازمان ملل مفتوح می بیند که نه با ادبیات «اصلاحات مبنی بر رفع نگرانی از غرب » و نه با ادبیات اصولگرایی«تعامل بر مبنای مذاکره برای نتیجه و نه مذاکره» نتیجه ایی،حاصل نشده است.

چون رویکرد ایرانی :«رفع نگرانی از غرب ،صرف آورده اش پذیرش کد خدا و عدم مطالعه قراردادیست که امضاء،مینمای،چون به کدخدا ایمانی بیش تر از ایمان به ذات پروردگاری دارد و به تعبیری قهرمان داستانهای کودکیش همیشه ،کدخدا (chief) بوده که امروز مترادف با قهرمان(hero) است .

در رویکرد اصولگرایی:نیز« مذاکره برای حصول نتیجه» عملا دستاوردی جز ،توافقات محدود و ناحیه ایی،نداشته است و آمریکا جهت گرفتن تصمیمات بیشتر ،با خرید زمان ماهواره های نفوذی و جاسوسیش را در کنار بهره گیری از یکسری عوامل نفوذی در داخل ایران(که وجود آنان در برخی خرابکاری های داخلی در نیروگاهها و بحث های هک و سایبری تلویحا اثبات شد) ،بر ژئوپلتیک‌ ما متمرکز نموده ،تا اطلاعات بیشتری را جهت ،تخریب به دست آورد.
البته این نه به معنای بزرگنمایی در قدرت ایالات متحده است.
چون خود آمریکا هم در صحنه واقعیت بیرونی ،آسیب پذیریهای زیادی دارد.

و حال «استقرا به عقب» و «درخت بازی ها»

تجربه به ما آموخته بزرگترین برگ برنده در صحنه تعاملات از هر جنسی،شکل و شمایلی،تقویت قدرت ما متقارن برای بالا بردن ضریب نفوذ و برد است.
ما با نگاه به عقب بهترین تصمیم گیری را می‌نمائیم.

✓تقویت توان رزمی،نظامی نیروهای نیابتی واکنش سریع در منطقه ،مجاورت مرزهای آمریکا،در درون مرزهای آمریکا.

✓ایجاد درگیری های محدود،پرشدت اما مستمر همچون چریکهای ویت کنگ ویتنامی در برابر ارتش لاکچری آمریکایی

✓ تکمیل پروژه های موشکی و دانش هوا فضا از طریق ائتلاف نظامی که با روسیه ،بنا به جبر ژئوپلتیکی،ژئواستراتژیکی شکل گرفته و هر دو طرف با دشمن مشترکی بنام غرب،به سر مردگی ایالات متحده مواجه می باشند.


✓تقویت فاز گریز هسته ایی،به عنوان گزینه ایی،غیر قابل چشم پوشی در برابر آمریکای شرور.(ضمن عطف توجه کامل به اسناد بالا دستی در خصوص حرمت بمب هسته ای)


✓به غنیمت گرفتن تکنولوژی نسل پنجمی آمریکایی،از پایگاهایش در منطقه

✓مشتعل نگه داشتن ضربه اول «first strick» در برخورد با رژیم صهیونیستی و اقمار آمریکا در منطقه ،جهت امتیاز گرفتن از واشنگتن.(عینی شدن قدرت بازدارندگی صلح آمیز ایران برای کشورهای عربی و هم پیمان آمریکا در منطقه ،این دولت ها را به فکر ارتباط با ایران انداخته است و اکنون میتوان امتیازات خوبی را از آمریکا دریافت نمود)

استنساخ مجاز ، کپی رایت ممنوعیت شرعی دارد .

#موسسه حقوقی و مباشرتی صبای عدالت آریانا

توسط ariana20

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *