بولله رهبری ما مظلوم است… س . ر . اسحاقی

به نام خدا

 شب گذشته در جلسه ای مهم مشغول به انجام کاری بودم که با تماس همسرم مطلع شدم فرزند پسرم به دلیل بیماری حالش بسیار وخیم است و سریعاً او را به بیمارستان کودکان (( مفید )) واقع در خیابان شهید استاد شریعتی بردن ، در خیابان به دلیل آنکه به غروب آفتاب نزدیک می شدیم ترافیک بسیار شدیدی برقرار بود ، پس از ورود به بیمارستان جهت انجام امور معاینات پزشکی مدتی را در آنجا گذراندم ، ناگهان بیرون بیمارستان جمعیتی شروع به شعار دادن نمودند و متاسفانه افراد سوار بر اتومبیل و موتور با زدن بوق های ممتد سعی در حمایت از جمعیت معترض داشتند .

شدت صدا های آنها آنقدر زیاد بود که فضای بیمارستان کودکان را فرا گرفت و شیون و ناله آن طفلان معصوم بلند شد ، نگهبان های بیمارستان هرچه می توانستند با فریاد زدن و اشاره دست های خود سعی در ساکت کردن رانندگان داشته تا جلوی بوق زدن های آنها را مقابل بیمارستان بگیرند اما دریغ از کمی انصاف .

بعد از دقایقی مامورین پلیس وارد عمل شده و ایشان را متفرق کردند .

 بعضی از آنها از سر ترس و استیصال سعی در ورود به حیاط بیمارستان داشتند که نگهبان ها ایشان را راه نداده و می گفتند : زمانی که از شما خواهش کردیم جلوی بیمارستان فریاد نزنید و بوق نزنید آیا شما توجه کردید که الان شما را مخفی کنیم؟؟

من به اتفاق پدر یکی دیگر از بچه ها در داخل حیاط بیمارستان شاهد این ماجرا ها بودم ، آن مرد از مهاجرین افغان بود که فرزندش را چند روزی در بیمارستان مفید تهران بستری نموده بود و میگفت در ورامین به همراه چند تن از رفقای افغانی ش یک گاوداری بزرگ دارد و شروع کرد به گریه نمودن جلوی من و میگفت :

چرا این بچه ها میخواهند ایران را همچون افغانستان ویران کنند؟؟

 میگفت آقا ، من در افغانستان بسیار آدم ثروتمندی بودم و وضعیت مالی عالی داشتم متاسفانه بعد از ورود طالبان به ناچار تمامی اموال خود را فروخته و به ایران آوردم و در اینجا سرمایه گذاری کردم ، البته قبل آمدن طالبان اینجا ملک داشتم . از خیانت دولتمردان کشورش میگفت و از هم دستی امریکا با طالبان .

او گفت ، اگر دولت به مردم سلاح می رساند خود مردم افغانستان جلوی طالبان را می گرفته و از سقوط کشور جلوگیری می کردند و از آوارگی و ویرانی افغانستان جلوگیری می شد .

می دانید :

 افغانستان تنها کشوری است که می توان آن را در همراهی با امریکایی ها و  خواسته های معترضین امروز ایران که ارتباط با امریکایی ها را لازمه صددرصدی کشور می دانند مقایسه نمود . چرا ؟؟ دلیلش را الان میگویم …

بعد از ظهر جمعه هفته گذشته ، جلسه مهمی با تنی چند از مسوولین دست‌اندرکار کشور و نیز بیت رهبری درباره موضوعی خاص داشتم .

در آن جلسه یکی از حضار از مظلومیت های رهبر معظم انقلاب می گفت ، از اینکه ایشان تمام سعی خود را برای ارتباط متقابل همراه با عزت با آمریکایی‌ها به کار گرفت و حتی از خط قرمزها عبور کرد تا بتوانند از فشار تحریم ها بکاهند ، که نشد …

او گفت: حضرت آقا نظرشان این است که امریکایی ها می خواستند بلایی را که بر سر شوروی سابق و گورباچف و در ادامه بر سر یلتسین و اقتصاد شوروی آوردن را به سر ما بیاورند که عاقبت آن شد تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی یک ابرقدرت .

نتیجه آن تجزیه تشکیل کشورهای متعدد و کوچک آسیای میانه شد و دیکتاتور هایی که در بعضی از این کشورها و بر سرکار آمدند و فقر و فلاکت و فحشا همچنان در بعضی از آن کشور ها بیداد می کند.

اینها حاصل اعتماد به دولت امریکا بود که سناریو ی این اقدام را جمعی از محققین و اساتید دانشگاه های معتبر انگلستان و امریکا در طبقه دوم کاخ سفید نوشته و رئیس جمهور وقت آمریکا رایگان ، آن را بازی کرد و موفق شد .

پس از پیروزی های متعدد جبهه مقاومت و ورود ایران به بازارهای اوراسیا و سفر رئیس جمهور به سازمان ملل و مذاکرات موفق ایشان و قدرت نمایی ایران در راهپیمایی اربعین ونیز نزاع مرز سنتی ما در ارمنستان ، جملگی غرب را بر آن داشت که اوضاع کشور را آشفته نموده تا بلکه بتواند حکومت ایران را تغییر دهد که این خیالیست باطل.

او می گفت : یکی دیگر از نارضایتی های رهبری عدم اقدام به موقع رسانه ها و سازمانهای فرهنگی ایران هستند که نتوانستند برای جوان ایرانی شرایط حال کشور و سیاست های بین المللی را شفاف نموده تا او خود بداندکه لابی صهیونیسم و به تبع آن ها دولت امریکا با اصل اسلام ناب محمدی (ص) مشکل دارد نه انقلاب اسلامی و برای حل این مسئله اگر لازم باشد  یکایک ملت ایران و مردم خاورمیانه را به دلیل وجود ذخایر عظیم انرژی قربانی خود خواهد نمود،

 این مهم باور دینی صهیونیست است. 

صد افسوس که اخطار ها و توصیه های پدرانه ایشان شنیده نشد و حتی در این زمانه خوف و خطر ، خواص جامعه به جای همصدا شدن با خبرگزاریهای دروغگو و تجزیه طلب خارجی و حتی سکوت نمی آییم تا با منسجم شدن همه اقشار کشور و انقلاب خود را ، علیرغم بسیاری از کمبود ها حفظ نماییم و جلوی فتنه تجزیه طلبی را بگیریم و پشت رهبری بایستیم .

جالب است این را بدانید که خیلی از معترضین کف خیابان اساساً نمی دانند چه می خواهند و فکر می کنند با رفتن جمهوری اسلامی تمامی مشکلات شان حل می شود.

امروز روزیست که باید هر ایرانی متعهد به اسلام و وطن سمت خود را انتخاب و اعلام نماید و دیگر نمی توان تماشاچی این اتفاقات خطرناک بود.

بقول انگلیسیها که می گفتند : شما ایرانی ها زمانی بازی را باختید که بزرگان و لیدرهای خود را تنها گذاشتید !!! 

به امید حراست از خون هزار جوان شهید گلگون کفن که برای حفظ خاک و ناموس ایران و ایرانی آرزوهای خود را همراه با جسم مبارکشان در خاک کردن تایک وجب از این ملک به دسته دشمن نیفتد و ایرانی سرافکنده نباشد .

اگر این بازی را روزی به دشمن ببازیم ، به دروغ و ریا و رسانه دروغگو باخته یم ولاغیر .

 زنده باد ایران پاینده باد ایرانی