ابوذر روحی میگوید: متأسفانه خیلی از مداحان از مسیر جهاد تبیین فاصله گرفتهاند. حتی بسیاری که در تراز انقلاب بودند، الان این کار را نمیکنند. از آنها میپرسی چرا؟ میگویند مستمع از دست میرود. من نمیدانم این رفتارها به چه قیمت است.

ابوذر روحی مداح اهل بیت(ع) که بیشتر میان مردم به خواننده سرود «سلام فرمانده» مشهور است، سالهاست که در شهرستان لنگرود و هیأت منتظران ظهور جلسات مذهبی برپا میکند و جوانان بسیاری را گرد اهل بیت(ع) جمع کرده است. روحی در دو سال گذشته با ورود به عرصه سرود مداحی، توانست کودکان و نوجوانان بسیاری را با معارف اهل بیت(ع) آشنا کند. او مهمان اولین قسمت ویژه برنامه ماه محرم خبرگزاری فارس با عنوان «شمیم» بود. ماحصل گفتوگوی او را در ادامه بخوانید:

اولین نوحهای که ابوذر روحی خواند
از چه زمانی وارد عرصه مداحی شدید و در این زمینه چه اساتیدی را درک کردید؟
من زمانی که به تهران میآمدم، سیدیهای حاج محمدرضا طاهری را میخریدم و تا تمام آنها را گوش نمیدادم، نمیخوابیدم و بارها پشت رایانه خوابم میبرد
پدر من مداح بود. زمانی که ۹ سال داشتم، برای اولین بار ایشان من را ترغیب کردند. بنا بود دسته عزاداری روز شهادت امام حسن(ع) برای نوجوانها راهاندازی شود و تصمیم بود که یک مداح نوجوان در آن بخواند. پدرم به مسئولان برگزاری اعلام کرده بود که پسرم میخواند. با من شروع به تمرین کرد تا بتوانم در این مراسم مداحی کنم. یک نوحهای را تمرین کردیم. این نوحه سروده آقای حسنزاده لیله کوهی بود که الآن هم در نجف ساکن هستند. نوحه با این بیت شروع میشد که «امشب نشسته بر قلب زهرا/ هم داغ فرزند هم داغ بابا» من این نوحه را در دسته خواندم و خیلی از مداحی کردن خوشم آمد. چند روز بعد یک برنامه دیگری بود که حتی بنا بود شبکه گیلان که تازه هم تاسیس شده بود، آن را پخش کند. من در آن مراسم مداحی کردم و بسیار به ادامه مسیر ترغیب شدم.
چند سال اول فقط در دستهها با طبل و زنجیر مداحی میکردم و سمت هیأت نیامدم. تا اینکه در 17ـ16 سالگی عضو کانون مسجد شهدای شهر شدم که برای هیأت رزمندگان بود. تحت نظر کانون، هیأتی به نام عشاق الخمینی(ره) فعالیت داشت که من در آن جلسه ۳-۴ سال میانداری کردم. آن زمان یک شور به ما داده بودند که میخواندیم. تا تقریباً سال ۸۲ هیأت منتظران ظهور را تاسیس کردم که در ابتدا فقط هیأت بود و بعد تبدیل به قرارگاه فرهنگی شد که الآن همه جور کار در کنار مراسم در آن انجام میشود. به طور مثال سرود یکی از شخههای کار ما بود. کارهای فرهنگی و جهادی بسیاری تحت نظر همان هیأت انجام میشود.
در هیأت دسته راه میانداختیم و عزاداری میکردیم. به دستور پدرم مداحی را شروع کردم، ایشان در مجلس روضه میخواند و سینهزنی با من بود. وقتی من روضه را شروع کردم، پدرم فقط کنارم مینشست و الان حدود ۱۴-۱۵ سال فقط کنار من حضور دارند و دلگرمی من در کار هستند.
ماجرای الگو گرفتن از حاج محمدرضا طاهری
نیمه شعبان امسال بود که اعلام کردید، در ابتدای شروع مداحی با نوحههای حاج محمدرضا طاهری خیلی مانوس بودید. در اینباره هم توضیح میدهید؟
تمام مداحان که امروز از من خیلی بزرگتر و معروفتر هستند، در دوران بچگی با صدای یک یا چند نفر مأنوس بودند و افرادی را به عنوان استاد اخلاق خود داشتند. بعد از آن نیمه شعبان حرفهایی بسیاری زده شد و گفتند مگر استاد از راه دور میشود؟ اما من دست همه را میبوسم. من پیش آیتالله مدنی کلاس اخلاق رفتم. برای مداحی هم استاد داشتم، علاوه بر پدرم، آقای آقاجانی به من آموزش دادند.
متأسفانه خیلی از مداحان از این مسیر فاصله گرفتند. حتی بسیاری که در تراز انقلاب بودند، الان این کار را نمیکنند. از آنها میپرسی چرا؟ میگویند مستمع خود را از دست میدهیم. این رفتارها به چه قیمت است، من نمیدانم
ماجرای آقای طاهری به یک عشق و علاقه بچگی برمیگردد و از راه دور من به ایشات ارادت داشتم و با نوحههای او دمخور بودم. بسیاری در ابتدای مداحی، نوحههای دیگران تقلید میکنند و من هم نوحههای ایشان را میخواندم. شعرهای حاج محمد را میخواندم و به قدری به او علاقه داشتم که حتی روضه خواندم هم شبیه او شده بود و اشعار روضه او را میخواندم. حتی بگویم نشستن من هم روی منبر شبیه او شده بود. یک علقه بسیاری وجود داشت که گفتم استاد من اوست و واقعاً من با او بزرگ شدم. من حرف حق را زدم اما بسیاری بد برداشت کردند.
من زمانی که به تهران میآمدم، سیدیهای حاج محمد را میخریدم و تا تمام آنها را گوش نمیدادم، نمیخوابیدم و بارها پشت رایانه خوابم میبرد.
منبع : فارس ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی