✍️هنری کسینجر ،وتامل در اندیشه نئورئالیستی ،ایالات متحده درباره جنگ اکراین
دکترین ،مجموعه آراء،و نظریاتیست که توسط فرد و یا افرادی برجسته ،در زمینه ی خاص صادر و محل ابتلاء،یک دولت-کشور،نخبگان و حتی سازمانها و نهادهای بین المللی و بین الدولی،گروههای فروملی،و اجتماعی از کشورها قرار میگیرد.
کسانیکه با حوزه سیاست عملی ،و سیاست نظری آشنا هستند ،مرتبا با برخی اسامی مواجه می شوند که حتی مرور نظریاتشان ،میتواند برای کشورهایی،که آماج حمله و تهاجم همین قبیل دکترینها،و نظریات هستند ،آموزنده و عبرت آموز باشد.
امروزه در سطح بین المللی و منطقه ایی،مباحث لیبرالیستی ،نئولیبرالیستی ،نهادگرایی لیبرال و نئولیبرال،تحت الشعاع و گروگان اندیشه های رئالیستی،و نئورئالیستی،قرار گرفته اند و به مباحثی چون :مباحث (low politic) یا همان مولفه های نرم موجود در جوامع(اقتصاد،فرهنگ،اجتماع ،ح.شهروندی و انسانی ) که میتوان با توجه و اتکاء،به آنها جوامع را به جای جنگ،درگیری،ستیز و‌نزاع به سمت تعامل و همزیستی مسالمت آمیز کشاند ،کمتر توجه میگردد.
به تعبیر رساتر ،امروزه همه مسائل،جهانی امنیتیزه شده است.
هنوز هم دول قدرتمند جهان علی الخصوص ،ایالات متحده آمریکا (به لحاظ حجم بودجه دفاعی ،نظامی و اقتصادی-مالی) علی رغم نشان دادن وجه دیپلماتیک دولت و کشور خویش ،سلاح اتمی را پشتوانه ،چانه زنی خویش در خصوص مواجه با مسائل پیش رو میدانند و در مواقع بالا رفتن آستانه تنش و درگیری جهانی و منطقه ایی،کیف هسته ایی در دستان رییس جمهور آمریکا و هواپیمای بمب افکن دور پرواز آن(موسوم به هواپیمای آخر الزمان)،ساعتی در آسمان مناطقی خاص به پرواز در می آید.
با این نگاه ،میتوان پشتوانه ی نظری ،چنین جهت گیری هایی،را استخراج و نظریه پردازانش را مجددا بازبینی و معرفت شناسی کرد.
نام آورانی چون :هنری کسینجر پیرمرد سیاستمدار و متفکر بزرگ سیاسی آمریکا که بغیر از دو دوره مسوولیت رسمی دیپلماسی و وزارت امور خارجه (زمان نیکسون و زمان فورد) ،در بستر زمانی مستمر (چه بازها و چه کبوترها) مورد استشاره و مشورت روسای جمهور آمریکایی،قرار گرفته است.
کسینجر ،که موسساتی چون :بروکینگز،اینترپرایز،هادسون،رند و….،افکارش را تئوریزه ،نموده و سه ضلع قدرت ایالات متحده (پنتاگون،وزارت خزانه داری و سازمان سیا) با دستور رئیس جمهوری ،آن را به پیش می برند :این روزها (قریب به دوهفته پیش ) در اجلاسیه مجمع جهانی اقتصاد و در شهر داووس کشور سوئیس،مواضعی را اعلام نموده که حتی اگر آن را چندین بار خوانش نمائیم،میتوان مستند به آن،متن سیاست جهانی را بهتر شناخت،و اندیشه ،هانس جی،مورگنتا و جی پلانو را در خصوص ،دوست و دشمن
در مناسبات جهانی (مبتنی بر نئورئالیسم،تهاجمی ) مورد ملاحظه قرار داد .(در سیاست بین الملل،کشورها دوست و دشمن دائمی، ندارند ،منافع ملی تعیین کننده هستند.)
کسینجر در این اجلاسیه و در مقام یک صاحب منصب آمریکایی،استمرار ،جنگ اکراین را اشتباه اعلام نموده و بیان داشته است بخاطر اینکه بزرگترین رقیب و تهدید جهانی ،(منظور چین ) از این بحران سوء،استفاده ننمود و روسیه را در خود ادغام ننماید ،میبایست روسیه را منتفی السابق ،بعنوان یک عضو اروپایی محسوب نموده و با واگذاری بخشهایی،از اکراین به آن ،غائله جنگ اکراین را هرچه سریعتر کنترل نمود. تا این دو کشور ائتلاف(merged) ،ننموده،و به مثابه یک ید واحده در مقابل آمریکا ظاهر نشوند.
نکات قابل توجه در این دکترین :
-با این کلان نگره ،احتمال سازش منافع روسیه ، در چارچوب بده بستان با غرب و از جانب غرب با روسیه وجود دارد.
-هنوز هم در تفکر راهبردی ایالات متحده آمریکا ،روسیه یک زیر سیستم،اروپایی و آمریکایی(غربی) محسوب شده و ممکن است ،همه ما در جنگ اکراین سر کار باشیم و این جنگ میان مدت ،صرفا یک جنگ زرگری باشد،تا در همین چارچوب ،امتیازاتی فی‌مابین ،غرب با روسیه رد و بدل گردیده و حوزه های نفوذ قدرت مجددا در سطح منطقه و جهان ،تفکیک و تقسیم بندی گردد.
✓از منظر صیانت و تقویت امنیت ملی ج.ا.ا هم باید با این دیدگاه (دکترین ) ،فعالانه و هوشیارانه برخورد نمود.تا بواسطه صلح منافع طرفین این نبرد ،ایران اسلامی در وضعیت غافلگیری قرار نگیرد.
#اسحاقی_سید روح الله_حقوقدان_پژهشگرسیاسی
#پازوکیان_اسدالله_دکتر_پژوهشگر سیاسی