نویسنده و محقق : دکتر پازوکییان و اسحاقی

?در ادبیات و روش نامه های متدولوژیک تحلیل سیاسی، جمله ای مرسوم است:
«فلان کشور در فلان مسأله یا مورد، دچار توهم توطئه است.»
یعنی بقدری غرق در دشمن تراشی برای خود است که در اصطلاح، آن‌ را متهم به توهم توطئه می‌کنند.
در مباحث کلاسیک سیاسی، علی الخصوص، نقدها، نظرها، آثار علمی و تالیفی، تکنوکرات ها (تحصیل کرده های اتو کشیده در غرب) و مستشرقین (غربیانی که در مورد فرهنگ و جامعه ما مطالعه و تالیفاتی دارند)، ما متهم به «توهم‌ توطئه ایم» .
در حالیکه کشور ایران و مردم ما همواره در پهنه تاریخ مورد طمع کشورها و قدرتهای برتر، بری و بحری (قدرتهای برتر دریایی و کشورهای بزرگ به لحاظ وسعت سرزمین) بوده و در مقطع بعد از انقلاب به علت «اهداف و اصول استراتژیک انقلاب اسلامی ایران» پازل توطئه و‌مکعب بحرانهای ناشی از توطئه واقعی از جانب دشمن، همواره برای ما مشکل آفرین بوده است.
علی الخصوص مواضع دول غرب بر علیه جمهوری اسلامی ایران، علنا اثبات این مطلب را برای ما تسهیل می کند.

✓توطئه در بستر نظریه :

«جوزف پلسودسکی» از سیاستمداران لهستانی مابین دو جنگ جهانی است. او بر این باور بود توسعه‌طلبی شوروی در سرزمین‌های اطرافش بستر مناسبی برای ایالات متحده است تا قدرت مسکو را تضعیف کند. رمز این متناقض‌نما در آن است که حضور شوروی در اقمارش موجب می‌شود قدرت آن تحت تأثیر تحولات این کشورها قرار گیرد، در نتیجه ایجاد بی‌ثباتی در اقمار شوروی می‌تواند موجب بی‌ثباتی در شوروی شود. او برای این کار، ملی‌گرایی در اقمار شوروی را نشانه رفته بود و می‌گفت باید ملت‌های غیرروس را علیه نفوذ مسکو در کشورهایشان بشورانیم.
برژینسکی در اثر «تخته بزرگ شطرنج: برتری آمریکا و بایسته‌های ژئواستراتژیک آن» نظریه پلسودسکی را بر اوراسیا تطبیق داد. منطقه «بالکان ارواسیا» شامل جنوب غرب اروپا، آسیای مرکزی، حوزه خلیج فارس، خاورمیانه و بخش‌هایی از جنوب آسیا است. عدم وجود قدرت برتر در منطقه بالکان اوراسیا موجب شده قدرت‌های خارجی مانند چین و روسیه قصد مداخله در آن را داشته باشند و حتی کشورهای منطقه برای بحران‌های خود دست به دامن خارجی‌ها شوند، اما به دلیل وجود قدرت رقیب، امکان سلطه کامل بر آن را نمی‌یابند.
از طرف دیگر به نظر برژینسکی برای اولین بار در تاریخ پس از فروپاشی شوروی شاهد جهانی هستیم که قدرت برتر بین‌المللی در آن، از اوراسیا نیست. برای تداوم چنین شرایطی لازم است قدرت‌های اوراسیایی کنترل شوند که این کار از طریق مدیریت کم‌هزینه منطقه بالکان اوراسیا امکان‌پذیر است زیرا این منطقه اولین جایی که قدرت‌های اوراسیا برای افزایش قدرت بین‌المللی خود خواهان نفوذ در آن هستند. در واقع آمریکا باید خط مقدم خود را در نزدیکترین قسمت به مرزهای قدرت‌های رقیب ایجاد کرده و نگه دارد و اجازه قدرت‌گرفتن هیچ‌کدام از قدرت‌های اوراسیایی شامل چین، روسیه، هند، ایران و … را در آن ندهد.
برژینسکی پیشنهاد می‌دهد ایالات متحده از توسعه‌طلبی قدرت‌های خارجی در این منطقه همان استفاده‌ای را بکند که از نفوذ شوروی در منطقه بالکان اروپا انجام داده بود، یعنی با ایجاد بی‌ثباتی از طریق برانگیختن نهضت‌های مردمی، قدرت روسیه، چین، ایران و … را تضعیف کند و بی‌ثباتی را به داخل قلمرو این قدرت‌های رقیب بکشاند. این الگویی است که بر اساس آن و با فاصله کمی از انتشار کتاب، عملیات سیا برای انقلاب رنگی در بالکان اوراسیا آغاز شد. در دهه دوم قرن حاضر نیز الگوی پیشنهادی برژینسکی دست‌کم برای دو کشور اثرگذار دیگر اجرایی شد: اوکراین در حاشیه امنیتی روسیه، سوریه در حاشیه امنیتی ایران.
ایجاد بی‌ثباتی از درون، همان کاری بود که نهضت‌های ملی‌گرا در کشورهای بالکان اروپا انجام دادند. اکنون نیز ایالات متحده با بکارگیری مدل‌های مختلفی از انقلاب رنگی قصد ایجاد بی‌ثباتی در حاشیه امنیتی قدرت‌های اوراسیا را دارند. اگر این پیش‌روی بتواند موجب براندازی دولت‌های کوچک و جانشین‌شدن دولت‌های غربگرا شود، چه بهتر، اما اگر نشد، بی‌ثبات‌نگه داشتن این دولت‌ها خود موجب تضعیف قدرت‌های اوراسیا خواهد شد. واشینگتن برای رسیدن به هر دو هدف از دولت‌های هم‌مرز و متحد خود (مثلاً ترکیه در منازعه سوریه و لهستان در بحران اوکراین) برای آموزش نظامی مخالفان داخلی و تزریق پول و تسلیحات استفاده کرد. این مداخله غیرمستقیم از هزینه‌ سیاست هژمونی‌طلبی ایالات متحده در اوراسیا می‌کاهد.و اکنون نیز این پروژه را برای کشورمان به نمایش گذاشته است .(تبدیل آذربایجان و ارمنستان به اوکراین ایران).

✍دکتر اسدا‌‌‌… پازکیان،پژوهشگر مسائل سیاسی و بین المللی
و سید روح ا… اسحاقی ،پژوهشگر حوزه امنیت بین الملل

ــــــــــــــــــــ

توسط goodnews

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *