?شورای امنیت سازمان ملل متحد،گره خورده به منافع رژیم صهیونیستی

چندین سال قبل رهبر معظم با دورنگری نشات،گرفته از شناخت لایه های قدرت در نظام بین الملل ،سازمان ملل متحد و کارگزاری های آن مانند شورای امنیت سازمان ملل را ،با لحاظ حق وتو برای اعضاء دائمی آن ،غیرعادلانه و برخوردار از جهات و اغراض سیاسی دانستند،و بیان نمودند کشورهای اسلامی نیز جهت دفاع و صیانت از منافع و حقوق خویش در این ساختار می بایست از این حق استعلایی (برتر) برخوردار باشند.

گذشت زمان ساختار تبعیض آمیز شورای امنیت ،را بیش از پیش نمایانده است.

مجمع عمومی سالیانه سال زیر چتر نفوذ رژیم صهیونیستی و لابی های مالی عربستان سعودی است (به لحاظ این تاثیر گذاری موسوم به استبداد اکثریتی ) است که دلارهای نفتی به تصمیم گیری ها و اجماع نظریات در مجمع جهت می دهند.

شورای امنیت هم با حق وتو ،تا کنون جهات تصمیم گیری را به سمت و سویی برده که ،منافع صاحبان حق وتو تضمین گردد.از این حیث فصل شش و هفت اساسنامه یا منشور گروگان منافع غرب است.که چند سالی است به لحاظ تقابل منافع آمریکا و شرکای غربیش با منافع چین و روسیه در چارچوب جنگ سردی نوین مواجه با حق وتو های طرفین غربی و شرقی شده و عملکردش متوقف گردیده است.

دقیقا از همین حیث است که ایالات متحده آمریکا و استعمار پیر انگلیس ،سعی می نمایند تا با استفاده از امتیاز ناعادلانه حق مقر آمریکایی (Accord e siege) با افزودن،تغییر ترکیب و یا دعوت از کشورهایی غیر عضو که میتوانند با آمریکا همسویی نمایند ،وزن سیاسی و برد تبلیغاتی اجماع و تصمیم گیری را به ضرر کشورهای دیگر تامین نمایند .

مثل مورد اخیر اقدام سازمان ملل و شورای امنیت بر علیه جمهوری اسلامی ایران و روسیه در شورای امنیت سازمان .

«نشست بر سر تصمیم گیری در خصوص قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و گزارشات آژانس بین المللی هسته ای است اما گزارش ۲۲ بندی آنتونیوگوترش دبیر کل سازمان ملل متحد پیاز تعارفات دیپلماتیک و سعی در بیطرف نشان دادن جایگاه سکرتری یا دبیر کلی ،گوترش ،در نهایت به اینجا ختم می شود که گوارش بدون هیچ گونه اشاره ای در نقض برجام به شکل یکطرفه از جانب آمریکا ،از ایران میخواهد که نگرانی های بین المللی ناشی از نقض را برطرف کند»

البته نگارنده تحلیل یک نگرانی دارد که بی جا نیست .

«نقض صلح و امنیت » و «تهدید صلح » دو‌کلید واژه ای هستند که آمریکا و شرکای هم‌پیمان آن هر موقع خواستار اعمال بیشتر فصل ششم و هفتم منشور بر علیه کشوری هستند ،به آن تصریح می کنند.

و از این حیث ما همواره میبایست آماده اقدامات قهری و جنگی از ناحیه غرب بر علیه خویش بوده و موقعیت آفندی پدافندی خویش را تقویت کنیم.
چون در استراتژی ایالات متحده ،سومین کشور از هفت کشوری که میبایست گرفتار وضعیتی چون لیبی و عراق و سوریه شود ،جمهوری اسلامی ایران است ،که به تعبیر رجال سیاسی آمریکا تنها مانع وقوع این مسأله ،قدرت دفاعی،نظامی و بازدارنده جمهوری اسلامی ایران است.

نکته پایانی اینکه ،آمریکا در نشست اخیر و ریاست دوره ای لندن بر شورای امنیت با دعوت غیر موجه از اوکراین در نشست ،سعی نموده به یک رای اکثریتی برعلیه جمهوری اسلامی ایران و روسیه نائل گردد تا مثل اجلاس ،G8 روسیه را حذف ،و تبدیل به G7 نماید.و‌ متعاقبا به دسترسی بیشتری بر علیه هر دو کشور برسد.و بدیهی است ،آمریکا آمریکاست و به تعبیر این مصرع :

«ذات نایافته از هستی بخش …..کی تواند که شود هستی بخش»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *