رهبر معظم انقلاب اسلامی ،در فرازی از فرمایشات گرانقدرشان ،به مقوله «دلالت لفظ بر معنا ،شاخص سازی،پرهیز از ساده انگاری،عدم سطحی نگری،عدم عدول از خطوط قرمز نظام ،مطالعه روش مند تاریخ معاصر ،جهان بینی توحیدی و… » اشاره می نمایند که مجموعا روش و مهارت تحلیل را جهت قضاوت و ارزیابی در اختیار مردم و اهل نظر قرار می دهد.

با چه فرمولی مردم را دعوت به ساده اندیشی و تقلیل مسائل می نمائید و انتظار دارید تا مردم ،کماکان درفضای میز اندیشه ورزی و اتاق فکرتان ،تفکرشان شکل داده شده و در مسیر مستقیم الخط با یک شتاب مهندسی شده جناحی ثابت با صغری کبرای کاملا تعیینی جناحی ،همان مواردی را بفهمند و عمل نمایند که شما نیاز سنجی نموده و مطالبه می کنید.

البته قاعده کار اصلاحات دستوری جز این نیست و چنین مشرب فکری ،صدق ادعایش با مصادیقی چون اطراد و تبادر (دو‌ مفهوم منطقی که مخاطب به دلیل کثرت رفتار و گفتار می فهمد ،پشت پرده مسائل چیست و گوینده چه مسیر و مقصدی را طی می نماید.و واقع مطلب چیست؟)

قریب به دو هفته پیش ،نیز یکی از اعضای مرکزی حزب مشارکت در فضای کلاب هاوس با همین بینش و نگرش ،به لحاظ حجم اهاناتش ،به حکومت ،حاکمیت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ،فضای مجازی و گروهای معاند خارج نشین را شرمنده حضورش نمود و بعد هم به واسطه ارتکاب جرم و تعقیب قضایی،همسر مکرمشان ،در یک دیالیکتیک کاملا جهت مند و دستوری ،سعی در نعل وارونه زدن به مقاصد همسر خویش (تاج‌زاده ) زد.
هدف همسر توهین و تخریب (با روش آمریکایی ،یا همان تخریب سازنده ) و هدف همسر (تشکیک ) با روش سوفسطایی و مبتنی بر مغالطه .( همسرش خانم‌ محتشمی پور گفت تاج‌زاده از زندان زنگ زده و فقط چند جلد کتاب مطهری درخواست نموده است،که این یعنی تشکیک‌ ،تحریف و جنگ با شأن تنزیل،چون کسیکه نظام مقدس ج.ا.ا را با نظریات هگل،وبر،نیچه،ویتگنشتاین،فیخته،شنتال موفه،و….زیر سوال می برد ،هدفش از مطالعه مطهری ،چه میتواند باشد جز نفوذ در افکار عمومی و اقناع آنها به علت پاکدستی ،چون میخواهد مردم بدانند کسیکه‌‌ مطهری می خواند ،خارج از نظام‌ نیست.در حالیکه مطهری در راه تحکیم ولایت شهید شد اما تاج‌زاده در مسیر تخریبش ،پیشرو)

بگذریم ،کاملا مبرهن است که روش شما روش گفتمانی برای چالش سازی در مسیر دولت است.
دولتی که از ابتدای تاسیسش،میدان داری نموده و با ریموت کنترل از راه دور به سراغ چالشها نرفته است و امیدواری دوستان و اهالی نظام برای نیل به نتیجه مطلوب بسیار زیاد است.
و حال آنکه احزاب و جناح متمکنی،چون حزب متبوعتان،که به برکت انقلاب اسلامی،به تکاثر بی حدو حصر ثروت رسیده اید،با چنین پارادایمی به دنبال منجی سازی از خود هستید تا ،فرمولی چون ( ترامپ-بایدن‌) را در کشور به پیش ببرید.( ترامپ به علت کاسبی و منفعت طلبی دور دوم رای نیاورد و بایدن هم به علت حجر و زوال عقلی امکان ضعیفی برای حضور در دور دوم دارد.)


استنباط نگارنده اینست که شما در این چارچوب و روش ،الیگارش های موجود در کشور را غیر قابل کنترل و گریز از مرکز دانسته اید ،که دولت محترم سیزدهم توانایی،مدیریت آنها را نداشته و به همین علت هم این ایگارش ها و هم عموم ،از دولت استقبال نمی کنند.
و بعد هم دولت را به دلیل واهی مد نظرتان ،فاقد توانایی در اجرا و نا،آشنا به مدیریت اجرایی دانسته اید که مانند بایدن در تدبیر امور محجور است.
حال آنکه مدل سازی شما مدل سازی نیست و بیشتر مدل بازیست،و سعی دارید علت العلل،مشکلات جاری را نه در برنامه نئولیبرالی،کارگزاران و کلاینت های بعدیش (معتقدین به مکتب هاشمی ) بدانید ،بلکه در زمین‌ دولتی خدمتگزار قرار دهید که ،بعلت توفیقات دیپلماتیکش ،به شرط عدم تخریب،و مداخله گروههای نفوذ نامشروع ،میتواند به دستاوردهای مطلوبی برسد.

مطلب آخر هم اینکه ،انگار کارگزاران هم همچون مشارکت ،با روش تقسیم کار ،به‌ تحریف وقایع انقلاب آمده است.(اشاره به سخنان محسن هاشمی و ویدئوکلیپ های منتشره از فائزه)

??نویسنده و تحلیلگر:

دکتر اسدا‌‌‌… پازکیان،پژوهشگر مسائل،سیاسی‌و بین المللی

??حجت الاسلام دکتر سلیمان صمدی ،استاد حوزه و دانشگاه