«تکنیک های آلوده سازی و مهار» متن جنگ ترکیبی یا همان تهاجم ترکیبی غرب بر علیه انقلاب اسلامی ایران است.

در فاز اول جنگ نرم،مواردی چون نواختن طبل و شیپور در میدان جنگ،روشن کردن آتش در میان لشگر ،شایعه و نفوذ ،تعیین کننده آسیب زدن و تضعیف لشگر و ارتش مقابل بودند.

فاز دوم :شایعه نضج و رواج بیشتری یافته و توهین مستقیم جهت تضعیف اراده لشگر و ارتش مقابل بیشتر مطرح شد.
تا جائیکه،اوژن بوره میسیون،و نماینده یا مامور سرویس جاسوسی فرانسه ،بدون هیچ گونه ملاحظه ایی،اعلام نمود مسلمانان،عامل ترور،آشوب و نا،امنی هستند و تا جائیکه،میتوان باید با ترویج علوم و‌سبک‌ زندگی غربی در میانشان،تردید ایجاد نمود و بذر شک و تردید پاشید.

«بوره » در ادامه می گوید فعلا همین عامل برای توقف ،رکود و انحطاط جوامع اسلامی کافی است.

مستر همفر هم در همین فاز دوم جنگ نرم اعلام میکند ،وزارت مستعمرات هنگام اعزام ما ۹ نماینده به بلاد دیگر،به ما گفت :«تمام آینده بریتانیا به اقدام ،عمل و نفوذ ما » بستگی دارد .و در خصوص مستر همفر جالب است بدانیم ،بقدری در زمینه نفوذ در میان جوامع مسلمان موفق عمل نمود ،که هر جایی زندگی میکرد مسلمانان،او را جزیی از مردم و جامعه خویش محسوب می نمودند.
«تکنیک‌ استکبار در این دوره ،تفرقه بینداز و حکومت کن بود.»

در فاز سوم بواسطه گسترش صنعت و تکنولوژی ،زمینه نفوذ ،جنگ نرم و عملیات روانی ،بر علیه حریف و رقیب ،شکل نوینی یافت و به تعبیر هربرت شیلر «امپریالیسم فرهنگی» شکل گرفت .

در این ساختار کشورهای برتر و صنعتی جوامع دیگر را از طریق صدور کالاهای لوکس ،مصرفی و فرهنگی تحت تاثیر قرار داده و مجذوب فرهنگ خویش میکردند.
گام بعدی در این زمینه ،جنگ اندیشکده ها و بنیادهای مالی غربی با سرزمین های دیگر از طریق گسترش ایده های غربی بود.
در این راستا بنیادهایی،چون بنیاد فورد ایالات متحده آمریکا ،بنیاد راکفلر ،خودشان حامی و بعضاً مجری پروژه های فرهنگی شد و از طریق تحت حمایت قرار دادن دانشگاه برتر آمریکا ،زمینه نفوذ و اقناع فرهنگی را جلو می برند .

موسسات هنری ،سینمای و فیلم سازی چون جنرال الکتریک ،والت دیزنی،و….نیز به کمک (usaid) مرکز دیپلماسی عمومی آمریکایی رفته و جهت استحاله فرهنگی یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب «مد ظله العالی»،تهاجم فرهنگی،شبیخون فرهنگی ،از طریق ناتوی فرهنگی ، پروژه فروپاشی از درون را با برنامه ریزی های دقیق و هوشمندانه به پیش می برند.

نا گفته نماند از اواخر فاز دوم به بعد : بعلت ورود دفاتر دفاعی ،اطلاعاتی و جنگی غرب به مقوله جنگ نرم ،جنگ نرم به لحاظ میزان و شدت و حجم تخریب جامعه هدف ،و‌ ابزارهای کاملا هوشمند ابعاد نوینی یافته و بنا به تعبیر یکی از نظریه پردازان آمریکایی ،مقوله جنگ نرم و دیپلماسی عمومی مستقیما زیر نظر سازمان سیا هدایت می شود.

در فاز چهارم ماهیت جنگ نرم عوض شده و سلطه گر و سلطه پذیر به فضای نوینی وارد می شوند.

✓سلطه گر : جهت به تمکین کشاندن جامعه هدف از ابزاری بنام ،جنگ شناختی بهره می برد.چون با تضعیف و تخریب اراده مردم و مسوولین در جهت مقاومت و برنامه ریزی و امید ،جامعه مد نظر (مثلا ایران ) را بارور نموده و زهر خود را می ریزد .در چنین حالتی ،جنگ صورت نگرفته و غرب تمایلات و برنامه ها و توفیقاتش را بدون جنگ به پیش می برد و جامعه خود به خود به دنبال مقوله ای،چون : آمریکایی شدن می افتد.
غربی شدن،غربی کردن،جهانی سازی،جهانی شدن ،آمریکایی شدن الفاظی است که طیفی از نخبگان جامعه هدف که مریدان غرب و آمریکا می باشند در این دوره مصرف دارد.(زیبا کلام،حجاریان،عبدی،تاج زاده،سریع القلم،بشیریه و….) به دنبال این مسیر هستند.


✓ در سطح دول سلطه پذیر (ایران زمان شاه ) یک انفعال در کنشگری وجود داشته که سلطه پذیر را به تبعیت محض می کشاند.

اما رفته رفته مردم به آگاهی رسیده و تابوی قدرت غرب و سلطه گر را می شکنند.(ایران بعد از انقلاب)

از این مرحله به بعد ،استکبار به علت لطمه خوردن از انقلاب اسلامی ایران ،جنگ شناختی را توسعه بخشیده تا مردم و مسوولین را دچار خطای راهبردی نموده ،که به دنبال حل مشکلات خویش در دامان غرب جستجو گری نمایند.

غربی که خود مظهر نا،امنی،فساد و شرارت در جهان است.

غرب در کنار تلاش برای شکل دادن به شورش،کودتا،اغتشاش و….در ایران ،سعی در تحریف و تبدیل وقایع ،از اصل مسائل،و موارد می نماید و هدف غرب ،به تردید انداختن مردم و مسوولین ،یا به سکوت کشاندنشان در خصوص مسایل پیش رو در جامعه ایران اسلامی،که البته در این خصوص رهبر معظم انقلاب خاذلین (ساکتین و افراد خنثی) را نکوهش نموده و معتقدند همین خاذلین زمینه طغیان قاتلین امام حسین (ع) در کربلای معلی،شدند.



??نویسنده و تحلیلگر:

#اسحاقی_سید روح الله_حقوقدان_پژوهشگر سیاسی

#پازکیان_اسد الله_دکتر_پژوهشگر سیاسی